موسیقی ایده آل-هوتن سلمانی:در آستانه کنسرت متفاوت و آنپلاگد “علیرضا قرایی منش(گروه ژوان)” که دوم دی ماه در مجموعه فرهنگی هنری برج آزادی برگزار خواهد شد،این مجموعه میزبان نشست خبری این خواننده خوش صدا و هنرمند بود.

در این نشست که با حضور “علیرضا قرایی منش”،”بابک صحرایی” و “یاشار درفشه” برگزار شد،”علیرضا قرایی منش” به بیان توضیحاتی در رابطه با این کنسرت پرداخت.

“بابک صحرایی” در ابتدای این برنامه در رابطه با “علیرضا قرایی منش” گفت: تعدادی از هنرمند ها هستند که متفاوت تر از دیگران کار می کنند.این تفاوت همیشه شاخص دارد.ما مدت هاست که دچار یک کلیشه ای شدیم که بعضی از نشانه ها و شاخص ها به همه اتلاق می شود اما در هنر هر اتفاقی تعریف خاص خودش را دارد.اگر به شخصه معتقدم که “علیرضا قرایی منش” هنرمند متفاوتی است به این دلیل است که موسیقی خودش را خودش می سازد و می نویسد.ساخت موسیقی “علیرضا قرایی منش” به صورت حسی و غریزی به تنهایی نیست و دانش آن را دارد و کار های خود را خودش هم تنظیم می کند.از زمانی که من او را می شناسم همیشه در حال تحقیق و پژوهش وارتباط با موسیقی روز تمام جهان بوده و دایره دید او فقط در داخل کشور نیست.مجموعه این ها باعث شده که بگویم “علیرضا قرایی منش” تنها یک خواننده نیست و یک موزیسین مولف است که برای تک تک قدم هایی که برداشته است فکر کرده.اولین خواسته ی من از اهالی رسانه این است که “علیرضا قرایی منش” را بیشتر حمایت کنید.

“علیرضا قرایی منش” در رابطه با برگزاری این کنسرت “آنپلاگد” گفت: این کنسرت آرزوی همیشگی من بود و می دانستم که کار سختی است به دلیل اینکه امروزه همه خیلی راحت با یک لپ تاپ به روی صحنه می آیند؛همان کاری که من خودم پارسال انجام دادم و اعتراف می کنم یک سری از لاین ها با لپ تاپ پخش می شد به دلیل اینکه من در انتخاب یک سری افراد اشتباه کردم و در مسیر فکری من نبودند و به دلیل اینکه کار ها راحت تر انجام شود از لپ تاپ استفاده کردم که فکر می کنم راحت طلبی خاصیت خیلی از مردم ما باشد.پارسال این راحتی باعث شد که من از خودم راضی نباشم البته ساز هایی که بر روی صحنه بود همه زنده می نواختند به هر حال لپ تاپ وقتی به روی صحنه می آید حرمت کنسرت شکسته می شود.همیشه دلم می خواست هر اتفاقی حتی هر اشتباهی صورت می گیرد روی صحنه واقعی و زنده باشد و همه چیز در لحظه اتفاق بیافتد.تمام تلاشم را کرده ام که در این کنسرت این کار را انجام دهم و همه ی ساز ها زنده می باشد.ما آمدیم “آنپلاگد” را به این کنسرت اتلاق کنیم اما خیلی از دوستان خیلی سخت گیرانه گفتند چون از گیتار الکتریک و یک سری ساز هایی که “پلاگ این” هست استفاده شده نباید این اسم را می گذاشتید.من از این دوستان عذرخواهی می کنم ولی فکر می کنم ۹۰% ساز های کنسرت وقتی آکوستیک باشد خیلی سخت گیرانه است که بخواهیم اسم آن را “آنپلاگد” نگذاریم.ای کاش ما در همه زمینه ها انقدر سخت گیر بودیم.تنظیم قطعات کنسرت و رهبری ارکستر برعهده خود من بوده و با کمک همه عزیزان کار سنگینی را انجام دادیم که امیدوارم نتیخه خوبی داشته باشد.

در رابطه با کم کاری در زمینه برگزاری کنسرت هم توضیحی می دهید؟

کم کاری در زمینه کنسرت خیلی دلایل مختلفی دارد.هر جامعه ای یک سری خصوصیات دارد.یک سری جوامع هستند به آشپزی معروفند،یک سری به هنر خیلی معروفند مثل کشور فرانسه که همه به عنوان کشور هنر دوست می شناسیم و دانش مردمشان نسبت به هنر زیاد است و یک سری کشور ها دانششان نسبت به ورزش زیاد است و هیچ برتری نسبت به هم ندارند و قصد توهین هم ندارم.دانش مردم ما خیلی زیاد است و مردم باهوشی هم داریم ولی احساس می کنم که باید از تعریف های زیاد راجع به خودمان بگذریم و واقعیت این است که ما دانشمان راجع به موسیقی کم است هیچ اشکالی هم ندارد و راجع به هنر مردم خیلی هنردوستی نیستیم بخاطر همین یک مقدار انتخاب های ما برای هنر انتخاب های ضعیفی است.سلیقه مردم در ۱۰سال اخیر خیلی افت کرده است و نمی دانم چه اتفاقی در این ۱۰ سال افتاده است.۱۰ سال پیش هر جایی که می نشستیم یک سری موزیک خوب می شنیدیم و قابل قبول بود و حداقل آدم از شنیدنش خجالت نمی کشید من نمی دانم در این ۱۰ سال چه اتفاقی افتاده است.مردم ما مردم هنری نیستند برای یک بازی فوتبال ۸ساعت قبل از بازی به ورزشگاه می روند و می توان گفت مردم ما مردم ورزشی هستند.به هر ترتیب سلیقه مردم بسیار افت کرده است و فکر می کنم اگر ما دست به دست هم ندهیم و خودمان مسیر را مشخص نکنیم از این بدتر می شود.البته تمام مردم را نمی گویم اما اگر این انتقاد هارا نکنیم نمی توانیم مشکل را پیدا کنیم.این وضعیت هم فقط مخصوص ایران نیست و کل موسیقی به سمتی می رود که من نمی پسندم.به هر ترتیب این اختلاف سلیقه فکر می کنم یکی از دلایل کم کاری من در برگزاری کنسرت است.

“بابک صحرایی”: یک اتفاقی در جامعه ما وجود دارد که نیازمند به آسیب شناسی و اصلاح است.جامعه باید در زمینه هنر تحت آموزش قرار بگیرد تا بتواند انتخاب های درستی در زمینه هنر داشته باشد.برای مثال ما باید به جامعه موسیقی را آموزش دهیم مثل خیلی از کشور های دنیا که از دبستان موسیقی جزو چارت آموزشی آن هاست.وقتی ما موسیقی را به جامعه آموزش می دهیم با مخاطبی رو به رو خواهیم بود که موسیقی را می شناسد آن وقت اگر خواننده فالش بخواند صدای خواننده را گوش نمی کند،اگر ارکستر موسیقی از ریتم بیافتد نمی تواند با آن ارتباط برقرار کند و در حوزه کلام هم همین است.ما سرزمین حافظ و سعدی و فردوسی و شاملو و بزرگان و قله های ادبیات هستیم اما هنوز جامعه ماآنطور که باید و شایسته ما است شعر را نمی شناسد.این ها موضوعاتی است که اصلاحشان فقط از عهده هنرمند بر نمی آید باید برنامه ریزی های کلان فرهنگی صورت بگیرد.

در ادامه “یاشار درفشه” تهیه کننده این کنسرت در رابطه با این برنامه گفت: من دیدم که کامنت هایی در زیر پست های “علیرضا قرایی منش” گذاشته شده بود که حالا یک نفر کنسرت “آنپلاگد” اجرا کرد شما هم دنبالش راه افتادید و همه حالا قصد اجرای “آنپلاگد” دارند.هیچ اشکالی ندارد،اگر کسی بتواند این کار را انجام دهد انجام بدهد.شبیه این است که یک نفر بگوید من اولین بار روی صحنه گیتار الکتریک نواختم شما چرا این کار را انجام می دهید.”آنپلاگد” یک فضای کنسرت است و اگر مد شود بسیار خوب است.

آقای”قرایی منش” آیا سطح سلیقه هنرمندان هم به شدت پایین نیامده است؟فکر می کنم که تفکر هنرمندان بیشتر به این سمت رفته است که این کاری که منتشر می کنند چقدر می تواند کنسرت های آن هارا پر کند و این نگاه هنرمندان هم بر سطح سلیقه بسیار تاثیر داشته است و هنرمندان همه چیز را به مخاطب ارجاع داده اند.در مورد این موضوع می خواستم که صحبت کنید.

“علیرضا قرایی منش”: من در این زمینه هنرمند هارا به دو دسته تقسیم می کنم یک کسانی که خط مشی تعیین می کنند دوم کسانی که از مردم خط مشی می گیرند.من همیشه اعتقاد داشتم رسالت یک هنرمند این است که بتواند خودش خط مشی تعیین کند و خودش تعیین کند که مردمش چه چیزی گوش کنند اگر هنرمندان ما جزو این دسته بودند فکر می کنم سطح سلیقه مردم ما خیلی پیشرفت کرده بود.مردم هر کشوری شاید تخصصی موسیقی را ندانند و رفرنسشان هنرمندانشان باشد.اگر هنرمندانشان از مردم درس بگیرند و فقط ببینند مردم چه چیزی می خواهند همین وضعیتی که می بینید به وجود می آید اگر نه بیایند آن چیزی که خودشان می خواهند را به مردم ارایه بدهند سلیقه مردم تغییر می کند.من فکر می کنم اکثریت مردم ما در زمینه موسیقی مثل یک کودک هستند می شود یک کودک را با یک آبنبات گول زد،می شود با یک غذای خوب بدنش را سلامت کرد می شود با چیپس و پفک گولش زد بستگی دارد ببینیم هنرمندان ما جزو کدام دسته اند.اگر بخواهند راحت به هدفشان برسند با همان چیپس و پفک تمامش می کنند اما اگر واقعا وجدان داشته باشند و هنر را دوست داشته باشند با تکرار و پافشاری می توانند روحش را سالم کنند.

به نظر من وقتی سطح سلیقه مردم پایین آمده و هنرمندان دنبال این هستند که مردم چه چیزی می خواهند کسانی مثل شما که ادعای متفاوت بودن می کنند وظیفه سنگین تری دارند و باید کار بیشتری انجام دهند و حضور بیشتری داشته باشند.اگر امکانش هست در رابطه با این موضوع توضیح دهید و در رابطه با تفاوت این کنسرت با دیگر کنسرت های خواننده ها علاوه بر ساز ها هم صحبت کنید.

 حجمه کاری که الان در روز وارد بازار می شود بسیار زیاد است و در گذشته به علت کمتر بودن کار ها با پافشاری کردن امکان هر کاری وجود داشت.من خودم آهنگ می سازم،تنظیم می کنم،نوازندگی گیتار بیس و آکوستیک و کلاسیک و هرچی بتوانم انجام می دهم و این کار بسیار سنگین است.من از شما می پرسم،در این بازار شلوغ من چقدر جون دارم که هر ماه کار منتشر کنم؟خودتان می دانید هرچه کار زیاد ترتولید کنید از نظر مردم بی ارزش می شود.من نمی دانم چه کنم!! کار زیاد منتشر می کنم بی ارزش می شود،کم منتشر می کنم در این حجمه کاری که هر روز منتشر می شود شنیده نمی شود.وقتی من ویدیو منتشر کردم و ۷سال ممنوع الفعالیت شدم آن هم بخاطر ویدیوای که یک سری دوستان الان خیلی راحت منتشر می کنند چهکنم؟!!!! ۳روز مانده بود آلبوم “ژوان” منتشر شود سال ۸۴-۸۵ کسی نمی دانست ممنوع الفعالیت چه معنی دارد!! برای ممنوع الفعالیتی فقط یا باید جرم سیاسی می داشتید یا سرقت می کردید و کسی نمی دانست ممنوع الفعالیتی بخاطر ویدیو یعنی چی؟!!! ۳روز مانده بود که آلبوم منتشر شود،به حراست که مراجعه کردم گفتند بخاطر ویدیو ممنوع الفعالیت هستی.ویدیو دادیم ممنوع الفعالیت شدم ویدیو نمی دهم یک سری دیگر می آیند ویدیو منتشر می کنند ولی من می ترسم از اینکه دوباره آن اتفاق برای من بیافتد.ویدیو نمی دهی می بینی همه ویدیو پخش می کنند ویدیو می دهی می گویند ممنوع الفعالیت شدی!!!! من چه کنم؟ از چه راهی به مخاطبم کارم را نشان بدهم.

اما در رابطه با تفاوت اجرا.بزرگترین تفاوتی که هست این است که همه چیز زنده اجرا می شود.الان در تمام کنسرت ها همه چیز لپ تاپ است حتی کُر.من برای کُر ها خیلی زحمت کسیده ام که همان صدایی را بدهد که در آهنگ ضبط شده است.حتی یک لاین هم از لپ تاپ نیست.شاید در کلاسیک و سنتی هم همه ساز ها زنده باشد اما در پاپ کمتر کسی هست که همه ی ساز ها و لاین ها را زنده اجرا کند. در ادامه هم تفاوتش را باید ببینید و من نمی توانم تعریف کنم.من برای کُر خط کُرال نوشته ام و هیچ ربطی به خواندن من ندارد و چیز متفاوتی می خواند و خط دارد یعنی خط کُر با خط خواننده دو چیز متفاوت است و من در هیچ کاری این موضوع را ندیده ام.امیدوارم موفق به اجرای این قطعات بشم چون اجرای این ۱۶قطعه بسیارکار سختی است.تفاوت های این اجرا شنیداری است نه بصری و باید بشنوید.

“مهدی یغمایی” در اجراهایی که در جاهای مختلف دارد یک سری از کار های شما را که در “ژوان بند” با هم بودید و کار برای شماست را به اسم خودش اجرا می کند.آیا این با رضایت شما اتفاق می افتد؟

من اینجا اعلام می کنم بار ها در خفا به آقای “یغمایی” این مطلب را گفتم و خواستم که این کار را نکند اما باز هم به کار خودش ادامه داد.من خواهش کردم این کار را نکند و من اعلام می کنم که رضایت ندارم.همان کارهایی که مردم با آن ها خاطره دارند در آلبوم خودم قرار دادم و با مجوز هستند و من رسما اعلام می کنم که از این کار آقای “یغمایی” رضایت ندارم.رفاقت ما با هم ادامه دارد اما تا زمانی می توان همکاری کرد که کنار هم باشیم اما “مهدی یغمایی” رفت و همکاری را قطع کرد.

در رابطه با آلبومتان که در راه است توضیح می دهید؟

آلبوم جدید آماده است که قطعات این کنسرت هم قطعات این آلبوم است و ویدیوای از این کنسرت تهیه خواهد شد که همراه با آلبوم منتشر می کنیم.آهنگسازی و تنظیم تمام قطعات به عهده خودم است و”بابک صحرایی”،”حامد صوفی پور”و”روزبه بمانی” در این آلبوم به عنوان ترانه سراهمراه بنده هستند.

در آخر از مجموعه فرهنگی هنری آزادی و آقای “یاشار درفشه” برای همکاری های خوبشان تشکر می کنیم.

 

Leave a Reply

Your email address will not be published.