عمران میری: شعر مانند قاصدکی است که خودش به دنبال مخاطب می رود.

موسیقی ایده ال:زهره ابوالقاسم ـ عمران میری شاعر دست به قلمی که با مجموعه کتاب (عمران میری اثر عمران میری) شناخته شده است و قلمش تب و تاب خاصی بر غزل های عاشقانه دارد را بیتشر در محفل های نقد ادبی دیده ایم و این بار موسیقی ایده آل به بهانه روز قلم به سراغش رفته تا جزئیات بیشتری از قلم این شاعر بپرسد:

حستون و راجع به قلم خودتون میشه بازگو کنید.

حس الان من درباره قلمم با ده سال گذشته خیلی فرق می کنه، ده سال پیش قلم پرکار تری داشتم  و خیلی با من همراهی می کرد ولی در سال های اخیر قلمم دچار وسواس شده سخت گیر تر شده و تن به هر نوع نوشتنی نمیده و همین موجب کم کاری قلم من شده.

رسالت قلم شما چیه؟ به هدفی که میخواستید تو این عرصه رسیدید؟

رسالت واقعی قلم من پیاده کردن احساسات عاشقانه من به روی کاغذ می باشد. هر وقت در مراسم شعر خوانی و یا در دانشگاه ها و یا از زبان دوستانم شعر من را که از حفظ هستند میشنوم باعث میشود که احساس خوبی داشته باشم. رسالت شعری زمانی است  که  مورد قبول قراربگیرم و فکر می کنم این اتفاق برای من افتاده است. شعر از نظر من مانند یک قاصدک می ماند وقتی که قاضدک را رها کردی باید بره به دوردست ها و مخاطب خودش را پیدا کند و احساس می کنم  این اتفاق افتاده ولی به معنای واقعی دنبال هدف خاصی نبودم که شاعر مطرحی بشوم و یا تاثیر به سزایی تو کشور بگذارم و البته من به این مسئله معتقدم که شاعر نمی تواند روی مردم تاثیر به سزایی بگذارید این داستان نویس ها و رمان نویس ها هستند که به روی جامعه تاثیر گذار هستند.با این حال با توجه به بازخورد هایی که از سمت مخاطب های خودم از غزل های عاشقانه ام داشته ام، احساس می کنم این تاثیر را روی مخاطب گذاشته ام .

اولین سالیه که استاد یداللهی در روز قلم در کنار ما نیستند دوست دارم کمی ازین حس بگید و اگر خاطره بخصوصی با ایشان در روز قلم داشتید برای ما بازگو کنید؟

حدودا ۱۳۰ روز از درگذشت افشین یداللهی می گذرد افشین یداالهی به معنای واقعی هنرمند بود و ترانه ای که ما تو ۲ یا ۳ ساعت می سراییم را کاملا فی البداهه می سرود. افشین یداالهی فوق العاده بود چیزی که همیشه مرا آزار می دهد این است که هیچ وقت به دلیل مشغلاتی که داشتم نتوانستم دست خط و امضایی به قلم خود افشین یداللهی را پشت کتاب هایی که به من هدیه داده داشته باشم.

تا حالا شده قلمتون توقعی که ازش داشتید رو براورده نکنه؟

این اتفاق بسیار برای من پیش آمده همانطور که برای بسیاری از شاعر ها هم می تواند پیش بیاید گاهی دوست داریم چیزی بنویسیم فراتر از آنچه در ذهنمان است گاهی برایمان پیش می آید که برای نوشتن یه خط دوستت دارم ساده هم قلممان با ما کنار نمی آید. و این اتفاق برای کسایی که دست به قلم هستند بسیار طبیعی است.

به نظر شما مطالعه چقدر میتواند قدرت قلم و بالا ببرد؟

اگر حتی نخبه باشیم هم باشیم بدون  مطالعه بلافاصله مانند شمع آب خواهیم شد. اگر از تمام هنرمندای مطرح دنیا این سوال را بپرسید قطعا این جواب را می دهند که بدون مطالعه هیچ رشدی اتفاق نمی افتند و بدون مطالعه قلم از بین می رود و پوسیده می شود. مطالعه چراغ راه همه هنرمدان است.

یه کتاب خوب معرفی میکنید؟

کتاب لذت متن از رولان بارت

به نظر شما بهترین قلم، قلم کدوم نویسندس؟

از جمله نویسندگانی که من ارادت خاصی بهشان دارم رولان بارت، مارکز، ماریا بارگاس یوسا و از نویسندگان ایرانی قلم استاد دولت آبادی را پیشنهاد می کنم.

به تازه قلم ها  نصیحت کنید؟

وقتتون رو صرف مطالعه شبانروزی کنید و هر چیزی را که جلو دستتون آمد بخوانید.

بدترین و بهترین‌ بازخوردی که مردم نسبت به قلم شما داشتند و میشه بازگو کنید؟

‌نه بازخورد بدی نداشتم شاید پشت سرم بوده ولی بازخورد بد و مستقیم تا به امروز نداشتم

اگه قرار باشه قلمتون رو به کسی هدیه کنید اون شخص کیه؟

قلمم را به کسی هدیه نمی کنم ولی اگر قرار باشد کتابم را به کسی هدیه کنم بارها و بارها به  علیرضا آذر هدیه کنم.

و کلام اخر ….

در انتها از همه مردم عزیز می خواهم که برای آرامش روح افشین یداللهی عزیز دعا کنند که شب ها  و روزهای خوبی داشته باشند.

در انتها یک غزل به قلم عمران میری را می خوانیم:

غزلی دیگر …

دلت گرفته برایش کمی بمیری ، نیست

برای پنجره راهی به جز اسیری نیست

دلت گرفته خودت را بغل کنی با عشق

که دست گرم خودت را کمی بگیری ، نیست

تو نیستی و خودم را دوباره گم کردم

به جز مسیر رسیدن به تو مسیری نیست

میان این همه صیاد مدعی در شهر

به جز منی که به صیدت نشسته ، شیری نیست

تورا به بوسه فراخوانده ام ، به بوسه و عشق

شب است ، شب که زمان بهانه گیری نیست

عمران میری

انتهای خبر-منبع:موسیقی ایده ال

تنظیم و ویرایش: مائده ابوالقاسم