همون وقتی که غمگینه چقد مثل تو می مونه نگاش هم جنس چشماته خودش این و نمی دونه همون روزی که با شادی میاد دستام و میگیره نمی فهمه که احساسم هنوزم پیش تو گیره صدام می کنه و لحنش من و یاد تو میندازه چقد این حس نفس گیره چقد این بغض لجبازه نمی دونه نمی تونم همه کاراش بی تاثیره همون وقتی که دستام و توی دستاش می گیره همون وقتی که دنیاش و تصور می کنه با من همه خاطره های تو جلو چشمم رژه میرن چشام پر میشه از اشک و نمی فهمه که اشوبم همش با بغض می خندم تظاهر می کنم خوبم اگه بفهمه یه روزی کس دیگه تو قلبم هست خودش پس می کشه پاش و خودش میره از این بن بست Leave a Reply Cancel Reply Your email address will not be published.CommentName* Email* Website