موسیقی ایده آل – پریسا زرگری : زهرا کلاته یکی از ترانه سرایان خوب کشورمان است که تا کنون با خوانندگان زیادی همکاری داشته است و این روزها نیز ترانه های زیبایش را از تیتراژ پرنامه ی پرطرفدار شب کوک که هر شب از شبکه ی نسیم پخش میشود می شنویم.

یک بیوگرافی کوتاه از خودتان برایمان بگویید.

زهرا کلاته هستم متولد ۱۰شهریور۱۳۵۹، در تهران بدنیا آمده ام اما از همان اوایل کودکی با خانواده ام به یزد مهاجرت کرده و ساکن شدیم.
متاهل و صاحب دو دخترهستم.
همسرم از اهالی موسیقی هستند و ساکسوفون میزنند و دختر بزرگم پیانو میزند.
از سال ۷۵سرودن شعر را آغاز کردم و از سال ۸۲ به تشویق همسرم به دنیای ترانه وارد شدم.

فعالیت حرفه ای خود را از چه زمانی آغاز کردید و اولین ترانه ای که سرودید کدام ترانه بود؟

فعالیت حرفه ای خود را از سال ۸۴ و همکاری با آقای امید حجت عزیزکه خواننده ، آهنگساز ویکی ازنوازندگان برترکشور هستند آغاز کردم.
اولین کاری که از من دیده و شنیده شد، به آهنگسازی آقای حجت ، درآلبوم «بی تو امشب» افشین سپهر عزیز بود وکار دومم درآلبوم «عشق من باش» بهنام صفوی بود، که خوشبختانه هر دو از خوانندگان خوب و خوش صدا و شناخته شده هستند.
شروع زیبایی که باعث تشویق هرچه بیشتر من برای جدیت در پیگیری و ادامه ی این هنر شد ومن از ایشان ممنون بوده وهستم.

مشوق اصلی شما چه کسی بود؟ آیا در خانواده و نزدیکان شما کسی در زمینه ی ترانه سرایی و موسیقی فعالیت دارد؟

همانطور که عرض کردم مشوق اصلی من، بهترین دوست  وهمراه همیشگیم، همسرم  بودند که نوازنده ی ساکسوفون هستند و دستی هم در آهنگسازی و تنظیم دارند.

ترانه سرا بودن چه تاثیری در زندگی شخصی شما و روابطتان با اعضای خانواده به عنوان یک همسر و مادر داشته است؟

بیشترین تاثیری که احساس میکنم در من داشته است تقویت احساس و عاطفه ی من بوده و دلبستگی شدید به خانواده ام، که به  تغییر نگاهم به زندگی منجر شده و باعث شده راحتتر با مشکلات کنار بیایم.

تا به حال با کدام خوانندگان همکاری داشته اید؟

به لطف خدا و توجه دوستان عزیز و هنرمندم تا امروز همکاری های بسیار خوبی با خوانندگانی نام آشنا و محبوب  داشته ام که برام باعث افتخار بوده از جمله  :
بهنام صفوی، افشین سپهر، حمید عسکری، رضا صادقی، امید حجت، استاد ایرج، رضا رویگری، مهدی یغمایی، پاکان شیرازیانی، مهدی شکوهی، شهاب تیام، کوروش مقیمی و همچنین چهره های جدید اما موفق این عرصه  از جمله رادین، نیروان، حامد صالحی، حمید خالویی و خیلی دوستان دیگر.

خواننده ای هست که دوست داشته باشید با او همکاری کنید؟

بله صد درصد، علاقه ی بسیاری به همکاری با حمید حامی، مانی رهنما، محسن چاووشی و امیر تاجیک دارم.

از نحوه ی همکاریتان با برنامه ی شب کوک برایمان بگویید و ترانه ای که برای تیتراژ قسمت مقدماتی برنامه با صدای پاکان شیرازیانی و ترانه ی شما ساخته شد.

سری اول برنامه ی شب کوک پخش میشد که با باربد بابایی کارگردان و مجری و تهیه کننده ی این برنامه، آقای هادی  دمیرچی عزیز آشنا شدم و با توضیحی که ایشان در مورد سری جدید دادند ترانه ای را که با صدای پاکان شیرازیانی عزیز و موسیقی پوریا حیدری میشنویم نوشتم که خوشبختانه مورد اقبال وتوجه ی زیادی قرار گرفت و از این بابت خیلی خیلی خوشحالم.

ترانه ی شما که توسط پاکان شیرازیانی اجرا شد کاملا مرتبط با موسیقی و متناسب با فضای برنامه بود چطور شد که به این ترانه رسیدید؟

توضیح زیبا و کامل آقای دمیرچی  در مورد آنچه که میخواستند و حس خوبی که فکر کردن به هدف برنامه بهم داد باعث شد تا یک ارتباط قلبی محکم بین من و آنچه که باید می نوشتم ایجاد شود.

شما قبلا برای تیتراژ سریال ترانه گفته بودید، تیتراژ سریال دختران حوا با ترانه ی شما و صدای حمید عسکری، که شنیده شد و موفق هم بود، نوشتن ترانه برای تیتراژ یک چنین برنامه ای چقدر متفاوت بود با نوشتن ترانه برای تیتراژ یک سریال؟

نمی توانم بگویم خیلی متفاوت ازهم بودند. چرا که تقریبا در هر دو کار، من سناریویی داشتم که با درنظر گرفتن محتوای آن باید مینوشتم.
البته تفاوت اصلی تیتراژ برنامه ی شبکوک این بود که من سعی کردم احساس و خواست قلبی  اکثریت قریب به اتفاق شرکت کننده های مسابقه را درقالب ترانه بنویسم.
اما تیتراژ دختران حوا برداشتم از فضای کلی داستان بود.

همکاری مجدد شما با برنامه ی شب کوک چگونه شکل گرفت؟

به لطف خدا آنچه که پاکانی شیرازیانی عزیز خواند با آن اجرای فوق العاده و موسیقی تاثیر گذار پوریا حیدری عزیز آنقدر مورد توجه و استقبال مخاطبین و بینندگان خوب و فهیم برنامه قرار گرفت که این افتخار بازهم نصیبم شد تا اینبار ترانه ی دیگری هم برای برنامه بنویسم که گفتگوی کوتاهی با خداست که این ترانه را با صدای عالی و دلنشین مهدی یغمایی میشنویم و بازهم موسیقی پوریا حیدری که به حق  بازهم اثر زیبایی را ارائه کرد.
ناگفته نماند که اینبار هم مجید دمیرچی عزیز بود که با پیشنهاد زیبایش باعث خلق این ترانه شد.

راجع به ترانه ای که با صدای مهدی یغمایی اجرا شد و حس و حال این ترانه برایمان توضیح دهید.

همیشه علاقمند به همکاری با آقای مهدی یغمایی بودم .وقتی آقای دمیرچی گفتند ایشان را برای اجرای این اثر در نظر دارند خیلی خوشحال شدم و سعی کردم با تموم وجودم ترانه ایی بنویسم که شایسته و مناسب صدا و شخصیت ایشان باشد. گرچه آنچه که من نوشتم  بدلیل خواست و صلاح دید پوریا حیدری عزیز و بنابر موسیقی، دچار تغییراتی شد، اما بازهم دوستش دارم و این همکاری را یک موفقیت ارزشمند میدانم.

چقدر از خروجی این دو کار راضی بودید؟ آیا از ابتدا فکر میکردید که این کارها شنیده شود و موفق باشد؟

صدای هر دو  خواننده و آثار قبلی آهنگساز را شنیده بودم و مطمئن بودم که ضعفی در این دوبخش وجود ندارد. به لطف خدا از سعی خودم هم جواب مثبت گرفتم و نتیجه ی کارها واقعا رضایتم را جلب کرد.
باتوجه به اینکه میدیدیم برنامه از آغاز خوب مورد توجه مخاطبین و بینندگان قرار گرفته است انتظار داشتم که آثارم موفق باشند و شکر خدا آنچه که میخواستم اتفاق افتاد.

فرق بین دنیای شعر و ترانه از نظر شما چیست؟

گرچه ترانه میتواند دارای سطوح مختلفی از شاعرانگی باشد واز آرایه وصنایع شعری بهره مند باشد اما در بیان، نسبت به شعر زبانی بسیار ساده تر و تصاویر و احساسی سطحی تر وقابل لمس تردارد. سطحی نه به معنای ضعیف بلکه منظور قابلیت درک راحتر برای مخاطب است.
در کل از قدیم ترانه رو کلامی میدانستند که برای همراهی با موسیقی سروده میشده است در حالیکه شعر چنین الزامی نداشته و ندارد.

آیا به فکر چاپ آثارتان در غالب کتاب هستید؟

بله، در جستجوی ناشری هستم که با شرایط خوبی اینکار را انجام دهد.

تا به حال شده است که روی ملودی یک آهنگ ترانه بگویید؟

بله، آثار زیادی را روی ملودی نوشته ام  از جمله ترانه ی «بی توامشب» بهنام صفوی، ترانه ی «برای خونه دلتنگم » حمید عسگری و« بیقرار» شهاب تیام.

وضعیت ترانه سراهایی که در شهرستان زندگی می کنند چگونه است و چه مشکلاتی دارند؟

بارها و بارها از افراد مختلف با تخصص ها و توانایی های متفاوت شنیده ام که برای پیشرفت باید رفت تهران، متاسفانه این حقیقتی غیر قابل انکار شده که با یک بررسی مختصر به صحتش پی میبریم. همه ی اهالی موفق موسیقی حتی اگر از شهرستان شروع کرده اند برای کار حرفه ای به تهران کوچ کرده و دراین شهر بقول همه، شلوغ و آلوده ساکن شده اند. این اتفاق تازه ای در موسیقی نیست .
وخب ازآنجاییکه روابط نقش بسزایی در دیده شدن ها دارد. نبودن درتهران باعث میشود یا اصلا دیده نشوی یا آنگونه که شایسته و سزاواراست مورد اقبال قرار نگیری. به همین خاطر ما امروز در صفحات مجازی ترانه هایی را می بینیم که واقعا زیبا هستند و شاید از خیلی از کارهایی که توسط چهره هایی شاخص و مطرح خوانده میشوند، بهتر و قوی تر هستند اما چون ترانه سرا نتوانسته با آهنگساز یا خواننده ی خوبی ارتباط برقرار کند شاید هرگز موقعیت عرض اندام در عرصه ی هنرش را پیدا نکند.
به تهران رفتن و در جلسات کانون های ترانه شرکت کردن هدف ترانه سرایان بسیاریست که اینکار را تنها راه یا حتی بهترین راه برای عرض اندام و بقول معروف خودی نشان دادن می بینند.
والبته خیلی ها هم مرتب از شهرستانهای مختلف به تهران می روند و درهمین جلسات که البته تعدادشان هم کم نیست شرکت می کنند به امید اینکه فرجی شود و کسی کشفشان کند.
در این میان کم هم نیستند کارگاههایی که ترانه سرا شدن را آموزش میدهند و خوب هم درآمد  دارند، حال بگذریم از اینکه چه میگویند وچه آموزش میدهند و چند نفر از شرکت کنندگان دراین کارگاهها به آنچه که میخواهند میرسند.

به ترانه سرایان جوانی که تازه این کار را شروع کرده اند چه توصیه ای دارید؟

از همه ی دوستان ترانه سرا خواهش میکنم تنها هدفشان کسب درآمد، یعنی ترانه فروختن نباشد. برای ادبیات ترانه هم ارزش واهمیت قائل باشند. برای شعور وشخصیت شنونده هم ارزش قائل باشند و هرچه را به ذهنشان رسید منتشر نکنند. همچنین سفارش میکنم بشدت ازتقلید بپرهیزند و بقول معروف طوطی نباشند. متاسفانه اتفاق بدی که خیلی هم شایع شده ، تقلیدی نوشتن هاست واینکه فکر میکنند اگر مثل فلان خانم یا آقای معروف بنویسند واز همان تصاویر و تعابیر و ترکیب ها و مضامین استفاده کنند قرار است معروف بشنوند. در صورتیکه از نظر من یک  ترانه سرا باید خلاق باشد، یعنی آنچه می که مینویسد را خودش خلق کرده باشد. حتی اگر از دیگری الهام میگیرد باید این هنر را داشته باشد که آن را با احساس و طبع خودش به شکل حرفی تازه در ترانه پیاده کند. به همه ی دوستانم همیشه توصیه میکنم بیشتر از هرکاری، مطالعه  کنند و برای هنرشان ارزش قائل باشند و ضمن نقدپذیر بودن هر چیزی را که از هرکسی میشنوند باور نکنند هرکس را که نقدشان کرد حسود وبی سواد، و هر کس را که برایشان دست زد کارشناس و متخصص نپندارند. واقعا سعی کنند با مطالعه و تحقیق و بررسی منابع شناخته شده و تایید شده به دانش خودشان اضافه کنند.

کار جدیدی آماده ی پخش دارید؟ با صدای کدام خواننده؟ 

بله،  منتظر پخش آلبوم  اقای رضا صادقی و آقای امید حجت هستم  و چندین تک آهنگ و آلبوم از دوستان دیگر.

حرف آخر و یکی از ترانه هایتان که خودتان حس خاصی نسبت به آن دارید: 

 قبل از خداحافظی اجازه میخواهم گله ای داشته باشم از برخی اهالی موسیقی که علی رغم اسم و آوازه و شهرتشان  و درآمد خوبی که از این راه دارند حاضر نیستند حق الزحمه ی ترانه سرا را بپردازند و توقع دارند که ترانه را بعنوان هدیه تقدیمشان کنی. به نظر من کسی که حرفه ای باشد در هر کاری می داند که حرفه یعنی منبع درآمد، پس رفتار حرفه ای هم حکم می کند که حق الزحمه ی همکارت را بپردازی. در این واقعیت هم شکی نیست که  خیلی از دوستان ترانه سرا حاضرند کارشان را هدیه کنند تا بلکه باعث دیده شدنشان بشود اما آیا براستی این رفتار درست است که وقتی شما جناب آهنگساز یا شما خواننده ی گرامی که از این ترانه مبلغ قابل توجهی عایدی خواهی داشت ، به خالق اثر وجهی نپردازی؟! یا حتی توقع داشته باشی ترانه سرا مبلغی هم به شما بپردازد تا از ترانه اش استفاده کنی؟

 و دیگر اینکه سعی کنیم یک کار را به بهترین نحو ممکن انجام بدهیم یعنی فقط ترانه سرای خوبی باشیم یا خواننده یا موزیسین خوب. بقول قدیمی ها همه کاره هیچکاره است.

دیده و بازهم میبینیم که خواننده، ترانه سرا، آهنگساز، تنظیم کننده و کلیه ی عوامل یک اثر خود آقای خواننده است. در این گونه موارد بسیار نادرند آثاری که قابل تحسین و ماندگار باشند.

نگاهی کوچک به آثار شاخص و ماندگار گذشته و معاصر گواه این ادعاست.

وحرف آخر اینکه ترانه قبل از ما بوده بعد از ما هم خواهد بود تلاش کنیم آنگونه باشیم که آیندگان این هنر، از ما به نیکی یاد کنند.  در پایان ممنونم ازشما که این فرصت را در اختیار من گذاشتید و سپاسگزارم از همه ی خوبانی که حوصله کردند  و این مصاحبه را تا پایان خواندند.
برای همه ی هموطنانم مخصوصا اهالی هنرزیبا و پر مخاطب موسیقی بهترینها را آرزومندم.

این ترانه هم تقدیم به همه ی خوبانم که از صمیم قلب آرزو میکنم شب و روزشان کوک کوک کوک باشد.

تیتراژ برنامه ی شب کوک
با صدای پاکان شیرازیانی
و موسیقی پوریا حیدری

بشین روبرومو چشامو ببین
ببین آرزوهای من مسری ان
محاله بمونیو عاشق نشی
محاله بمونیو نشی مثل من

صدامو به احساس تو می سپرم
تا این حالو روزو  قضاوت کنی
به عشق تو میخونم نت به نت
میخوام موندنم رو حمایت کنی

صدامو می برم بالا
میخوام ثابت کنم وقتی توباشی زندگیم کوکه

برات تو اوج میخونم
تا روشن شه شب هرچی دل خاموش و متروکه

غریبی نکن با کسی  که دلش
همیشه به سمت تو سُر میخوره
تا باور کنی مردِ این بازیه
تو دستای دلشوره بُر میخوره

نذار فاصله ازتو دورم کنه
بگو خط کشی ها همه فرضی ان
دلامون که از جنس آرامشن
به رنبال رؤیای بی مرزی ان

صدامو می برم بالا
میخوام ثابت کنم  وقتی تو باشی زندگیم کوکه

برات تو اوج میخونم
تا روشن شه شب هرچی دل خاموش و متروکه

انتهای خبر/ منبع اختصاصی موسیقی ایده آل

Leave a Reply

Your email address will not be published.