موسیقی ایده آل: حسین آزاد از معدود خوانندگانی است که دستی بر آتش نویسندگی دارد. متولد ۲۱ آبان هزار و سیصد و شصت، کارشناس عکاسی و کارگردانی وهمچنین مدیر عامل شرکتی در زمینه معماری است. طراحی داخلی نیز از فعالیتهایی است که وی در آن زمینه تجربه دارد. وی شاعر ترانهسرا و آهنگساز است و بهعنوان جوانترین نویسنده در سن بیست و دوسالگی و سه جلد کتاب در کتابخانه ملی معرفی شد تاکنون موفق به دریافت چندین لوح تقدیر از همایشهای مختلف و نقد آثار هنری گشته است. کتابهای «از این رفتنها خستهام»، «تنهای عاشق» و «به خاطر سبیلهای نداشته» که برای کودکان نوشته، عناوین کتابهای منتشر شده او هستند. همکاریهای متعددی نیز در زمینه فیلمهای کوتاه مستند داشتهاست. وی به دلیل مشغله کاری و پست مدیریتی اش، بالغبر دوازده سال از فعالیتهای هنری فاصله گرفت. در همین سالها بیشتر در خلوت خود شعر گفته و نوشتهاست. با وی گفت وگو کردهایم که میخوانید: از همکاریتان با اهالی موسیقی بگویید. من همکاری با هنرمندان بنام کشور را داشتهام و از آنجا که میترسم نامشان از قلم بیفتد از ذکر اسامی اشان به صورت تک تک معذورم. مجموع کارهای هنری خودم را به اصرار دوستان و همراهان عزیزم در قالب دو آلبوم جمعآوری و منتشر کردهام و البته بازهم تاکید میکنم هیچ کدام به صورت رسمی و به نیت آلبوم و از قبل برنامهریزیشده نبوده و فقط پراکندگی تکترکهای خودم بوده و با این نیت سر و سامان داده و جمعآوری کردهام. در حال حاضر سهکلیپ جدید درحال ساخت دارم که بهزودی عرضه میشوند. یکی از آنها تیتراژ فیلم سینمایی «فرش سیاه» است. با چند شرکت به نام نیز درحال مذاکره و عقد قرارداد برای آغاز کنسرتها هستم به امید خدا! شما با «زمستون خدا» به شهرت بیشتر رسیدید. این کار چطور به موفقیت و دیده شدن بیشتر شما منجر شد؟ «زمستون خدا» هم یکی از ترانهها و بیقراریها و زمزمههای عاشقانهام بوده که در پیاده رویهای زمستانیم با این فصلِ سرد داشتهام و در واقع یک شعرِ نیمه جدی و کمی هم شوخ طبعانه، محسوب میشود و فکر میکنم در حدودِ۱۳ سالِ پیش، قلم خورده است. بیشتر آهنگها و اشعار اتفاقهای به یادگارمانده زندگی خودم است. در سالهای فعالیتم با دوستان نازنینی همراهی و همکاری کردهام. یکی از شعرهایی که از بنده بیشتر شنیده شده شعر «زمستون خداست» که توسط دوست عزیزم مهدی مجتبایی از آلبوم «خطای دید» منتشر شد که چندین قطعه از اشعار آهنگهای این آلبوم هم درواقع از کارهای بنده بوده است. با توجه به نحوه فعالیتهایتان به نظر میرسد فعالیت رسمی برایتان جدی نیست. آیا همینطور است؟ وقتی به سالهایی که دور نشستم و به جبرِ زندگی و آن چیزی که از من ساخته بود، فکر میکنم، بسیار دلم میشکند. که چرا سالهای زیادی را از دست دادهام و به اصطلاح لاک پشتی حرکت کردهام! اما چه باید کرد که زورِ زندگی زیاد است و گاهی مغلوب بایدها و نبایدهایش میشوی و ناگزیری به تسلیم شدن و پذیرشِ هر آنچه که برایت رقم میخورد. اما من همیشه برای روزهای بهتر جنگیدهام و از پا در نیامدهام و ناشکری هم نمیکنم چرا که حتما درسی در این سالهای خاموشیام بوده است که من میبایست آن را یاد میگرفتم. یادِ یکی از ترانههایم افتادم.«درو میبندم/تا نبینه کسی که دوباره به یادِ تو دلتنگم /آره دلتنگم… با این دستای بسته و، پاهای خسته میجنگم/ آره میجنگم…» و اینکه امروز احساس میکنم که در قبالِ دوستانی که مرا تشویق و همراهی کرده اند، دینی دارم که باید ادا کنم و آن چیزی نیست جز پا گذاشتن در همین عرصه به صورتِ جدی و دائمی! در میان ترانههایتان آثار اجتماعی چه جایگاهی دارد و در این زمینه چه تجاربی دارید؟ یکی از ترانههایی که تحتِ عنوانِ «گم شدیم ازهم» از بنده منتشر شد در قالبِ (ِموضوعی اجتماعی) بسیار موردِ استقبالِ مردم قرار گرفت و من افتخار کردم به مردمِ نازنینی که هنوز به دنبالِ محتوا میگردند و برای گوشهایشان ارزش قائلند. خالی از لطف نیست که این ترانه را برای شما و به عنوانِ حرفِ آخرِ این سوال، بازنویسی کنم: «کسی حواسش نیست، که گم شدیم از هم/ دیگه چراغی نیست، تاریک میشه کم کم/ درگیرِ دنیاییم، دنبالِ چی هستیم!؟/ رو این همه سبزی، چشمامونو بستیم/ نه دلمون دریاست، نه ساحلی پیداست/ به جرمِ ناشکری، همین سزای ماست/ نگاهمون سرده، خالیه دستامون/ تا قصه این باشه، همینه فردامون/ نه دلمون دریاست، نه ساحلی پیداست/ به جرمِ ناشکری، همین سزای ماست! در ساخت آهنگهایتان تا چه میزان سلیقه بازار و تا چه میزان سلیقه خودتان وجود دارد؟ سالهای زیادی مقاومت کردم تا با سلیقه بازار همسو نباشم و کارهایی که در سالهای دورتر در پرونده هنری من به جا مانده، گویای همین عرض بنده است. اما بر خلاف آب رودخانه هم شنا کردن فقط ماحصلش خستگی و نرسیدن است. به نظرم نباید تکبعدی باشیم و روی تکرار بیفتیم! و در ذات یک هنرمند باید گاهی ساختارشکنی و جسارت و نوآوری و خلاقیت مشهود باشد، تا جذابیتهای او همیشه دنبال کننده داشته باشد. یک خواننده هم باید دو روی سکه را بشناسد و بیپروا و نترس باشد. باید گاهی آرام، گاهی جدی، گاهی شاد گاهی مستانه و گاهی عاشقانه و گاهی معترضانه اجرا کند و از این تغییرات نترسد. ایدهآلهای ذهنی مخاطبان شما چیست؟ ایدهآلهای ذهنی مخاطبین بنده احساس میکنم در این است که برایشان جالب است که من کمی غیر قابلپیشبینی هستم و واقعاً خودم هم نمیدانم کار بعدی من قراراست چه حالوهوایی داشته باشد و من را با خودش کجا ببرد. اما از ندانستهها نمیترسم و از این چالش لذت میبرم و سعی میکنم هر آهنگ، حرف جدید و فیلمنامه جدید را دنبال کند و فکر میکنم همین برای مخاطبین بنده جذابیت داشته باشد. در موسیقی چه کسی را الگوی خود قرار میدهید و علاقه دارید به کدام سمت حرکت کند؟ اگر بگویم هیچکس را شاید احساس کنید که خیلی از خود متشکر هستم و خودشیفته! اما حقیقتاً اینچنین نیست. من برای اینکه ترانههایم رنگوبوی کسی را به خودش نگیرد، نمیتوانم برای خودم الگو انتخاب کنم. و حتی برای خوانندگی هم بههمین صورت است. نمیخواهم به سمت کسی کشیده بشوم چراکه آن شخص وجود دارد و قرار نیست خودم را شبیهسازی کرده باشم و بشوم شماره ۲ یک خواننده دیگر. حتی گاهی وقتها که دوستانی میگویند توی آهنگ ات، صدایت مثل فلان خواننده شده، گام کار را تغییر میدهم تا از شباهت کم کند. واقعاً دلم میخواهد خودم باشم و اینرا هم خدمتتان بگویم بهمراتب کار خیلی سختتری است که بخواهی صدای خودت را برای مردم جا بندازی. یعنی یکصدای جدید را معرفی بکنی به بازار تااینکه به تقلید از صداهایی که وجود داره شما هم تقلید بکنی. درست است که زودتر شنیده میشود اما قالب بهاصطلاح فیک خواننده اصلی هستید و طول عمر چنین خوانندههایی زیاد نیست. ماندگاری برایتان چه جایگاهی دارد و برای رسیدن به این مقصود چه کردهاید؟ ماندگار شدن دست آدمها نیست! دست خالق است و واقعاً این بخشش از عهده انسان خارج است. اما برای مردم در این عرصه بعد از سالها فعالیت احساس میکنم دلم میخواهد با مخاطبانم بیشتر همراه باشم و درخواستهای مکرر مخاطبان بنده را تشویق به برگزاری کنسرت کرده و من هم تصمیم گرفتم که برای احترام به همراهان عزیزم این امراتفاق بیافتد و در همین رابطه با چند شرکت معتبر و به نام، درحال مذاکره و قرارداد هستم برای برگزاری کنسرت. اگر ناگفتهای مانده دربارهاش توضیح دهید. انشاالله بعد از این که شرایط کشور به حالت نرمال برگردد (کرونا) بنده هم فعالیتهای جدیتر خودم را دنبال میکنم. Leave a Reply Cancel Reply Your email address will not be published.CommentName* Email* Website