با یه لبخند شکسته پاگذاشتى رو زمینم واسه عاشق شدن تو عمریه که در کمینم هوای دیدنت هرشب میپیچه تو تن خستم دیگه احساسی نمونده؛من کویرم،دل شکستم یه نگاه بی تفاوت توی قابه روی دیوار هنوزم چشماتو بستی خسته ام من بسه انکار شیشه خالی عطرت،یاد عطرتلخ دوری نمیخوام دیگه بمونم حدی داره این صبوری حرفای سرد تو دیگه خونه رو کرده زمستون من و تو حتی یه بارم راه نرفتیم زیر بارون چشماتو بستی و بازم چشممو رو تو نبستم پر حرف و واژه بودم با سکوت تو شکستم یه نگاه بی تفاوت توی قابه روی دیوار هنوزم چشماتو بستی خسته ام من بسه انکار شیشه خالی عطرت،یاد عطرتلخ دوری نمیخوام دیگه بمونم حدی داره این صبوری Leave a Reply Cancel Reply Your email address will not be published.CommentName* Email* Website