بسم الله الرحمن الرحیم

موسیقی ایده آل: یکسال گذشت ؛ یکسال تمام از آن روز تلخ و بهت آور گذشت ، انگار همین دیروز بود که تمام ایران در غم از دست دادن هنرمند جوان و خوش صدایشان سیاه پوش شد ، انگار همین دیروز بود که در پارک ها ، خیابان ها و اماکن عمومی « جاده یک طرفه » اش را با دلی پر غم و چشمی اشکبار می خواندند ؛ اما مرتضی جان ، حالا « می دانیم حالت این روز ها بهتر از همه اس … »

جمعیت ملیونی که برای تشیع جسم بی جانت در صحنه حاضر شدند هنوز هم فراموشت نکرده اند و روز به روز در خاطرشان عزیزتر و ماندگار تر می شوی…

طی این یک سال حواشی فراوانی حول نام « مرتضی پاشایی » ایجاد شد ، خیلی ها سعی کردند از نام وی به عنوان نردبانی برای بالا کشیدن خود استفاده کنند … خیلی ها ادعای دوستی چندین و چند ساله با وی کردند ، خیلی ها هم که از همه به مرتضی نزدیک تر بودند سکوت اختیار کردند و در خلوت خودشان با رفیق از دست داده شان خاطره بازی می کردند ؛

دو آلبوم با نام های « اسمش عشقه » و « گل بیتا » در این فاصله یکساله با صدای مرتضی پاشایی منتشر شد که اولی جدیدترین اثر وی بود که پیش از پر کشیدن مشغول ضبط آن بود و دومی اثری بود که بعد از ۸ سال شرکتی که صاحب امتیاز آن بود تصمیم به انتشار آن گرفت …

در این ویژه نامه ، تمامی سعی ما روشن کردن برخی حقایق و شنیدن نگفته های دوستان و اطرافیان مرتضی پاشایی بود ، به سراغ تمامی کسانی که در طول مدت بیماری اش در کنار وی بودند رفتیم ، هر کس که فکرش را بکنید ! که در این میان برخی ها با کمال میل با ما همکاری نمودند و برخی نیز به دلایلی که برای خودشان قابل قبول بود حاضر به همکاری در این ویژه نامه نشدند ؛ ما نیز به این تصمیم آن ها احترام گذاشته و نامی از آن ها نخواهیم برد.

در ادامه مصاحبه ویدیویی موسیقی ایده آل با ناصر پاشایی ، پدر مرتضی پاشایی را مشاهده می نمایید

قسمت اول:

قسمت دوم

قسمت سوم

مصاحبه با معصومه پاشایی، مادر مرتضی پاشایی

مصاحبه با محمود گل محمدی ، محافظ شخصی مرتضی پاشایی

قسمت اول:

قسمت دوم:

قسمت سوم:

قسمت چهارم :

گفتگوی ما با شاهین دلیوند عکاس مرتضی پاشایی را میخوانید:

آشنائیتون با مرتضی از چه زمانی و چگونه شروع شد؟

آشنایی من با مرتضی به سال ۹۱ بر میگردد  ، که از طریق مهرزاد امیرخانی این آشنایی صورت گرفت .من و مهرزاد دوست صمیمی بودیم یک روزمهرزاد  به من گفت من با خواننده ای کار می کنم  به نام مرتضی پاشایی دوست دارم که عکسهایش را بگیری و یک روز مهرزاد و مرتضی به دفتر آمدند، صحبت کردیم و قرار شد که عکسهای مرتضی را بگیرم . بعد از اینکه آهنگ یکی هست را شنیدم تازه مرتضی را شناختم . بعد از این بود که با مرتضی رفیق شدیم و من خانه و زندگی ام را ول کردم و تمام وقت با مرتضی بودم .روز های اول  کار عکاسی مرتضی بر عهده من بود اما بعد چون مرتضی در شبکه های مجازی عضو نبود تصمیم گرفتم تا کار های رسانه ای مرتضی را انجام بدهم . از فیسبوک شروع کردیم و بعد اینستاگرامش را راه اندازی کردیم که پسورد این صفحات را فقط من و مرتضی داشتیم و مرتضی تاکید کرده بود تا پسورد این صفحات را فقط من داشته باشم . حتی بعد از فوت مرتضی با من تماس گرفتند تا پسورد ها را از من بگیرند که با مخالفت من رو به رو شد ، اما بعد بنا به دلایلی پسورد هارا به مصطفی برادرش دادم . بعد از اینکه کارهای مرتضی گل کرد چند ویدئو برایش ساختم و کارهایش را پخش می کردم . همه چیز خوب پیش میرفت ، تبلیغات کنسرت هایش را می ساختم ، عکس های کنسرت شهرهای مختلف را برایش تهیه می کردم تا اینکه رسیدیم به دوره بحرانی ببیماری مرتضی . هر دوی ما مشکل معده داشتیم با هم به دکتر مراجعه کردیم ، تشخیص دکتر برای من فوران معده بود اما بیماری مرتضی را سرطان پیش بینی کردند . مرتضی تا قبل از مراحل شیمی درمانی نمیدائست که دچار بیماری سرطان شده.
روزهای اول فقط من ، مهرزاد و مهدی کرد در جریان بیماری مرتضی بودیم حتی خانواده اش هم در جریان این بیماری نبودند . کم کم از طریق مهدی کرد بیماری مرتضی به اطلاعشان رسید . مرتضی هیچ وقت دوست نداشت تا مورد ترحم دیگران قرار بگیرد برای همین هیچوقت از بیماریش حرفی نمی زد . کار ما هم شده بود تکذیب کردن فوت مرتضی تا زمانی که حال مرتضی بهتر شده بود و موهایش رشد کرده بودند ما فکر می کردیم که مرتضی بهبودی کاملش را به دست آورده و آماده شدیم برای کنسرت رشت که در این کنسرت بود که حال مرتضی دوباره بد شد ، بین سانس از سرم و آمپول استفاده کرد تا بتواند به ادامه کنسرت بپردازد بعد از چند اجرای دیگر وارد ایام محرم شدیم و قرار بود که با بچه های اکیپ به کربلا سفر کنیم ، یک هفته قبل از سفر بود که مرتضی در بیمارستان بستری شد و قرار بر این شد تا مرتضی چند روز بعد به ما در کربلا ملحق بشود که متاسفانه حالش روز به روز بدتر می شد . در واقع رفته بودیم تا شفای مرتضی را بگیریم  اما بعد از اینکه برگشتیم دیدم که حال مرتضی وخیم است .
ما یک هفته تمام در بیمارستان بودیم کم کم به روزهای آخر نزدیک می شدیم ، من در آن یک هفته مرتضی را ندیدم همیشه سراغم را میگرفت اما من دوست داشتم که حالش خوب شود و از اتاقش بیرون بیاید. تا اینکه یک روز ۷ صبح دلشوره ای گرفتم یکی از دوستان گفت واقعا نمیخواهی مرتضی را ببینی ؟ به خودم آمدم دیدم که جلوی درب ICU ایستادم . ساعت ۷:۴۵ بود که بالای سر مرتضی بودم و دیدم که رنگ و روی مرتضی کاملا عوض شده از دکترش پرسیدم که مرتضی زنده است؟ چند دقیق بیشتر طول نکشید که دیدم ضربان قلب مرتضی قطع شد . مرتضی فوت کرد ، کم کم به خانواده اش ، مهدی کرد زنگ زدیم که به بیمارستان بیایند . این داستان من و مرتضی تا زمان فوتش بود.

مرتضی چه ویژگی ای داشت که باعث شد بعد از فوتش محبوب تر بشود؟

من همیشه به مرتضی میگفتم که اگر خواننده نمی شد یک شومن فوق العاده می شدی ، همیشه پایه خنده ما بود ،همیشه می خندیدم و شوخی داشتیم . خنده های ما از یک موضوع کوچک شروع می شد تا موضوع های بزرگتر . همیشه عادت داشت بعد از کنسرت فیلم ها و عکس هارا بازبینی می کرد همیشه اشتباهات را در یک دفتر می نوشتم و بهش مگفتم تا برای کنسرت های بعدی این اشتباهات را تکرار نکند . ویژگی ای که مرتضی داشت جدا از اینکه مردم و اطرافیانش خیلی حرفها می زنند من به جز خوشذلی و خوب بودن مرتضی چیز دیگری ازش ندیده بودم حرف می زد ولی نه اینطور که کسی را خراب کند همین خوب بودنش باعث شد تا مردم دوستش داشته باشند و بعد از بیماری و رفتنش دل مردم را سوزاند

چه اتفاقی افتاد که همه از هم جدا شدید؟ علت این حاشیه ها چه چیزی بود؟
من اصلا دنبال حاشیه نیستم مرتضی واقعا مثل برادرم بود وقتی یک نفر خودش را انقدر نزدیک به من میدونه من هم مسولیتی نسبت به او دارم به کسایی که باید تذکر می دادم ، دادم اما دیدم جوی که این ها درست کردند جو خوبی نیست ، من برای مرتضی هیچوقت جلوی مردم گریه نکردم ، مرتضی با عزت رفت ، مرتضی همیشه خنده روی لب من آورده من همیشه خلوتم را با عکسها و موسیقی مرتضی دارم نه اینکه پست بگذارم که حالم خوب نیست ، من چند بار تذکر دادم ولی دیدم که کلا مرا محو کردند

چه اتفاقی افتاد که از عکسهات برای کاور آلبوم اسمش عشقه استفاده نکردند؟
طبق صحبتی که من با مرتضی داشتم اصلا قرار نبود عکسها کاور باشن ، قرار بود یک طرح غربی داشته باشیم ، من دقیقا میدانستم که مرتضی چه چیزی مد نظر مرتضی است ، ما ایده ها را پیاده کردیم اما وسط کار دیدم خیلی نا هماهنگی در صحبت یک سری از دوستان هست همانجا بود که از این پروژه انصراف دادم و کار نکردم . خودم این آلبوم را هدیه کردم اما این آلبوم اصلا ایده آل مرتضی نبود خیلی از ترک هایی که در این آلبوم بود را مرتضی دوست نداشت

در این یک سال چقدر با خانواده مرتضی در ارتباط بودی؟

من به خانواده مرتضی احترام میگذارم چون پدر و مادر دوست من بودند ، جدای از همه اختلاف ها من  همیشه به آنها احترام میگذارم 

یک جمله برای مرتضی …

ای کاش مرتضی خواننده نبود ولی الان بود ، دلم خیلی برای مرتضی تنگ شده برای خنده هایمان و خاطراتمان. بعد از فوت مرتضی به خانه ای که با هم بودیم نرفتم حتی لباسهایم را از آنجا نیاوردم

مصاحبه با انوشیروان تربتی رهبر ارکستر مرتضی پاشایی:

مصاحبه با حسین توکلی ، خواننده خوب کشورمان :

مصاحبه با اشکان موسوی نوازنده گروه مرتضی پاشایی:

مصاحبه با یاحا کاشانی:

گفت و گوی موسیقی ایده آل با پیمان عیسی زاده ، سرپرست ارکستر و تنظیم کننده چند قطعه مرتضی پاشایی

-شما همکاری با “مرتضی “را از کی شروع کردید؟
+فکر کنم از سال ۹۰ بود که شروع کردم

-چطور با ایشان آشنا شدید؟
+در آن زمان من ارکستر آماده ای داشتم به نام “باروک” که با خواننده دیگری کار می کردم و به دلیل اینکه چند ماهی خارج از کشور بودم قرار دادم با آن خواننده لغو شد و پس از بازگشت یکی از دوستان مشترک با من تماس گرفت و سی دی “مرتضی” را به من داد و با بچه های گروه تمرین کردیم و اولین اجرای ارگانی خود را در جزیره خارک برگزار کردیم.

-اولین کنسرتی که در کنار ایشان بودید چه کنسرتی بود؟
+اولین کنسرتی که اجرا کردیم اوایل اسفند ۹۱در اهواز و دومین کنسرت هم ۱۱ اسفند ۹۱ در زنجان بود.

-در این یک سال نبود “مرتضی” چه احساسی داشتید؟چه اتفاقاتی برای شما افتاد؟تو زندگیتون چه تغییراتی ایجاد شد؟
+ تقریبا دو هفته ای آخر زندگی “مرتضی” که در بیمارستان بودم نقطه عطف زندگیم بود.همه اطرافیان را خیلی بهتر شناختم و اصولا جهان بینیم عوض شد،غیر از دلتنگی مرتضی،رفتار اطرافیان مرتضی آزار دهنده بود…
من کار هنری خودم را از سال ۸۰ به طور حرفه ای آغاز کردم و تقریبا با بیشتر خواننده های معروف ایران کار کردم اما حدودا ۴ سال گذشته را بیشتر به اجرای کنسرت به عنوان سرپرست ارکستر “مرتضی پاشایی” و یا مدیربرنامه های دکتر “محمد اصفهانی” و دوست عزیزم “فرزاد فرزین” پرداخته ام،همچنین به عنوان مدیربرنامه های موسیقی دوست گرامی”محمدرضا گلزار” درخدمت ایشان بوده ام و همکاری های جدیدی با “ندیم عمرانی” به عنوان مدیر برنامه و تهیه کننده آلبوم ایشان آغاز کرده ام.

-در رابطه با “مرتضی”بیشترین جمله ای که در این یک سال شمارا ناراحت کرده چه بوده؟    
+من فقط از نمایشی که بعضی از دوستان طی این یک سال گذشته بازی کردند ناراحتم،واقعیت هایی که تحریف شد،دوستانی که وجود خارجی نداشتند و به عنوان دوست گرمابه و گلستان معرفی شدند و سوءاستفاده های فراوان به واسطه قرار گرفتن جلوی دوربین رسانه ها و متن های جانسوز در صفحات شخصی که هدفی جز افزودن به تعداد فالوور های اینستاگرام نداشت و موجب تخریب شخصیت هنری مرتضی گردید.در روزهایی که مرتضی در بیمارستان نیاز به آرامش داشت و واپسین لحظات زندگی خود را سپری می کرد تعدادی از دوستان در ساهاتی که خبرنگاران و اصحاب رسانه حضور داشتند فقط به فکر تهیه فیلم،عکس و یا تعریف خاطره های اغراق شده از مرتضی و تحریف شخصیت واقعی مرتضی بودند و پس از خروج اصحاب رسانه از بیمارستان آنان نیز بیمارستان را ترک می کردند تا با تجدید قوا فردا همین داستان را تکرار کنند.

-در رابطه با پکیج دو آلبوم “اسمش عشقه” و “یکی هست” توضیحی می دهید؟هم پخش “اسمش عشقه” جالب بود هم  این پکیج هم آلبوم “گل بیتا”.
+زمانی که “مرتضی” بیمارستان بود به من گفت ۵ تا آهنگ آماده کردم که ۲تاشو می خوام در آلبوم استفاده کنم.نمی دانم بعدا چه اتفاقی افتاد که یک آلبوم وارد بازار شد،الان هم که آلبوم جدیدی وارد بازار گردیده که مرتضی علاقه ای به پخش آن نداشت و فکر کنم این ماجرا همچنان ادامه داشته باشه و مرتضی نمیدانسته که با مرگش پرکار تر می شود.در کل بحثی جز نفع مالی و سوءاستفاده مطرح نبوده و یقینا معنویتی در این کار دیده نمی شود.نمی دانم چه اتفاقی می توانست از این بیشتر برای مرتضی بیفتد که موجب محبوبیت بیشتر مرتضی گردد. مطمئنا به خاطر جلب رضایت هواداران نبوده چون مردم نهایت عشقشون رو به مرتضی در مراسم خاک سپاری نشان دادند و از این بیشتر برای هیچ انسانی متصور نیست،چه لزومی دارد آبروی کسی را ببرید که امکان دفاع از خود را ندارد.با مرگ مرتضی جماعتی بی هنر و حتی مخالفان موسیقی تبدیل به چهره های فرهیخته هنری گشته اند که در سابقه آنها کوچکترین اثری از عشق به هنر و موسیقی دیده نمی شود و بعید نیست روزی بشنوید که ادعای کِسوت در این حرفه بکنند.در روزهایی که در بیمارستان بودم شاهد اتفاقات عجیب و واقعیت های دردناکی بودم،دروغ های وحشتناک و متاسفانه به خاطر کم کاری و سهل انگاری مطبوعات شخصیتی از مرتضی ساخته شد که با واقعیت فاصله زیادی داشت.

-در رابطه با آلبوم “گل بیتا” توضیح می دهید؟
+تا جایی که از مرتضی شنیده بودم چند سال پیش آلبومی را به این نام تولید کرده بود اما علاقه ای به پخش آن نداشت،این آلبوم ترک های زیبایی هم داشت ولی در هر صورت آلبوم مورد علاقه مرتضی نبود و این نیز بخشی از جریان سوءاستفاده های مالی از مرگ مرتضی بود.  

-در رابطه با یک سری از دوستان که ادعای دوستی با “مرتضی” می کردند و از اسمش سوء استفاده کردند توضیح می دهید؟چه چیزی باعث شد این اتفاق ها بیافتد؟اصلا کدام ادعا ها صحت دارند؟چون بعد از فوت “مرتضی” یک سری از افراد آهنگ هایی دادند و از مرتضی هم اسم می بردند.
+ادعا که به هر حال ادعا است و سند و مدرک هم ندارد.تا جایی که من اطلاع دارم تعدادی کار به مرتضی سفارش داده شده بود که نیمه تمام ماند اما تعدادشان کمتر از انگشتان یک دست بود،در مورد سوءاستفاده بعضی از دوستان از مرگ مرتضی چیزی برای گفتن ندارم اما می شد بجای سوءاستفاده از مرگ مرتضی از فرصتی که بواسطه دوستی با مرتضی پیش آمده بود شرافتمندانه استفاده کرد نه سوء استفاده.

مصاحبه با مهدی موسوی نوازنده پیانو و گیتار و مدیر فروشندگاه اندلس موزیک:

آشناییتان با مرتضی از کجا شکل گرفت ؟
آشنایی من و مرتضی عزیز از اولین کنسرتی که برگزار کرد آغاز شد . لوازم کل استیج را من برایشان تهیه کردم و تقریبا اکثر کنسرت های تهران مرتضی را از لحاظ ساز من تامین می کردم.

خاطره ای از مرتضی برایمان بگویید.
خاطره که زیاد است ، روزی به همراه آقای کرد به دفتر آمدند و کار من را گوش دادند و خوشش آمد و حتی قرار شد با هم بخوانیم ، اما مریضی شدید این اجازه را به ما نداد و من به تهنایی آن قطعه را اجرا کردم.در بیشتر اجراها با هم بودیم و بارها با هم برای صرف نهار یا شام به رستوران می رفتیم. شبیه مرتضی دیگر فکر نمی کنم کسی بیاید.

در طول این یک سال نبود مرتضی چقدر احساس شده است ؟ 
خیلی زیاد ، می بینید که هر مراسمی هست مردم می آیند و از آن استقبال می کنند. آن سوزی که خواندن مرتضی داشت دیگر تکرار نخواهد شد.

یه جمله به مرتضی …
خیلی دوسش دارم

مصاحبه با چند تن از هواداران مرتضی پاشایی:

 

«« پیام های تسلیت هنرمندان بابت یکساله شدنِ فوت مرتضی پاشایی »»
فوت مرتضی پاشایی نه تنها برای هوادارانش و مخاطبان موسیقی اتفاقی تلخ و ناگوار بود ، بلکه حتی برای هنرمندان کشورمان هم بعضاً بی نهایت ناراحت کننده بود .
بابک جهانبخش جز اولین کسانی بود که در صفحه اینستاگرامش ضمن انتشار متنی ادبی ذکر کرد « یادکردن از او و موسیقی اش تنها کاری است که از دستمان برمی آید » .
بهنام صفوی با منتشر کردنِ « زنده ماندن در اعماق دلِ مردم بزرگترین هدیه ی خداست » سالگرد مرتضی پاشایی را تسلیت گفت.
رامین هاشمی قول داد اهنگی که دوست و رفیق مرحومش برایش ساخته را به بهترین نحو اجرا کند و مرور خاطراتی کرد که یکسال است خبری از آنها نیست که نیست‌.
مازیار فلاحی هم با انتشار فیلمی از کنسرت پارسالش، که در آن با اجرای آهنگی یاد مرتضی پاشایی کرده بود ، در کانال تلگرامش اعتراف کرد که چقدر زود گذشت و همچنین با انتشار عکسی در اینستاگرامش با این عنوان « واسه دیدن تو داره میره دلم»، معین راهبر با «خوشحالم که خیلی چیزهارونمیبینی» ، بنیامین بهادری با فیلمی از مراسم آن مرحوم ، علی لهراسبی با سبز کردنِ یاد او و محمد علیزاده با گوشزدِ اینکه قدرهمدیگر رابیشتر بدانیم یادی از همکارشان کردند.
اما علی عبدالمالکی با انتشار قطعه ای به نام«یکسال گذشت» و تقدیم آن به عاشقان مرتضی پاشایی یکساله شدنِ نبودنش را به رخ کشید.
و هم چنین محمد رضاگلزار،مهدی احمدوند،مهدی امینی خواه، حمید عسگری  و … هرکدام به نحوی سالگرد مرتضی پاشایی را تسلیت گفتند.

عکس های مراسم سالگرد:

هیچ گالری انتخاب شده وجود دارد و یا از گالری حذف شده است

 

 

با تشکر از همه عزیزانی که مارا در تهیه این ویژه نامه یاری نموده اند.

 تهیه کننده و کارگردان : مریم نجفی

طراح : تینا رحیمیان

خبرنگاران: رویا صبح صدق ، شاهین رسولزاده، هوتن سلمانی و دلارام بهرام پور

تصویربرداران و عکاسان:  میلاد بنا، تینا رحیمیان و علیرضا صبوری

تدوینگر: MASOOD ZAKERi PHOTOGRAPHY

پایان…

۲ Responses

  1. ترمه

    روحت شادمرتضی جانم
    دوستت داریم تاابد شنیدن آهنگات هیچوقت برامون تکراری نمیشه اسطوره موسیقی پاپ

    من نمیتونم ویرئوهاروببینم
    چطورمیشه مشاهده شون کرد؟

    پاسخ دادن

Leave a Reply

Your email address will not be published.