خانه موسیقی  ایران  با قدمت پانزده ساله خود نهادی است غیر دولتی ،غیر سیاسی که تا کنون بیش از پانزده هزار نفر عضو داشته و کلیه اهداف و شرایط عضویت و موضوع فعالیت آن طبق اساسنامه خانه موسیقی صورت می پذیرد .

وقتی به اسامی هیات موسس ،هیات مدیره و روسای کانون ها نگاهی می اندازیم تقریبا اکثر موزیسین های شناخته شده ایران در آن حضور داشته و دارند .

امروز شاهد اختلافات و اتقادات زیادی نسبت به این نهاد هستیم که برای آگاهی از آن کافی است سری به سایت ها و دیگر فضاهای مجازی بزنیم .

هدف نگارنده از این مطلب توجه و نگاه به دو موضوع متفاوت است که روی صحبت به هیچ عنوان با اساتید بزرگ موسیقی ایران چه به عنوان منتقد و چه به عنوان موافقین عملکرد خانه موسیقی نیست بلکه صحبت با دوستان کم سن و سالی مثل من است که دورادور با اتفاقات پیش آمده آشنا هستیم تازه وارد عرصه موسیقی شده ایم و بیشتر در فضاهای مجازی موضوعات رو پیگیری می کنیم .

موضوع اول این است که هیچ گاه فراموش نکنیم که برای تاسیس و راه اندازی و سرپا نگه داشتن این خانه تا امروز چقدر تلاش و پیگیری و وقت صرف شده است چه تعاملاتی و چه رایزنی هایی انجام شده تا مثل دیگر نهادهای هنری شاهد تعطیلی و بازگشایی مجدد و نابودی آن نبوده ایم .اصولا هیچ کار انجام شده ای به چشم ما نمی آید .اصولا ما به حجم مطالبات ،امکانات خانه ،مشکلات خانه نگاهی نمی اندازیم .متاسفانه جریانی در فضای موسیقی نسل جوان در حال شکل گیری است که به جای نوازنده و آهنگساز و موزیسین افرادی منتقد تربیت می کند و دلیلش هم آشکار است زیرا انتقاد برخلاف دیگر امور ساده ترین کار است که می توان انجام داد و چون موضوع نقد هم به صورت غیر حرفه ای راه خود را ادامه می دهد  توقع سازندگی از آن نمی توان داشت .هیچ گاه نگاه نکرده ایم بزرگان موسیقی ما بدون کوچکترین چشم داشت مالی در این خانه مشغول پیگیری مطالبات ما هستند در حالی که می توانند این وقت را صرف کارهای شخصی و هنری خود بکنند حال سوال اینجاست بلاخره خانه موسیقی و دیگر نهاد های هنری نیاز به  حضور اهالی فن و متخصص موسیقی دارد و اگر همه موزیسین ها به فکر کارهای شخصی هنری خود باشند چه کسانی باید مدیریت خانه را بپذیرند .هیچ گاه نگاه نکرده ایم که چند نفر موزیسین داریم که بتوانند مدیریت کنند مدیریت تخصص است همان طور که موسیقی تخصص است حال چند نفر میتوانیم داشته باشیم که هم مدیر باشند هم موزیسین .هنرمند خوب بودن استاد دانشگاه بودن جندین کتاب و آلبوم داشتن هیچ کدام ملاک مدیر خوب بودن نیست و اصولا  عدم توانایی و نداشتن سیاست کاری خیلی از افرادی که به واسطه معروفیت  بر مسند مدیریت نشسته اند برای اهالی موسیقی دردسر ساز شده است ما نیاز به موزیسین متخصص شناخته شده ای داریم که با هر نا ملایمتی از کوره در نرود با نهاد های دولتی تعامل کند با دیگر ارگان های فرهنگی ،شهرداری ،مجلس و …. آیا به نظر شما همه اساتید موسیقی صرفا به دلیل توانایی در موسیقی و یا تدریس می توانند از عهده چنین کاری بر بیایند . بزرگان خانه موسیقی که در تخصص موسیقی آنها  شکی نیست توان مدیریتی خود را با تجربه ها ،آزمون و خطاها و با صرف وقت بدست آورده اند همان ساعت ها و دقایقی که به جای پرداختن به فعالیت های تخصصی خود صرف آشنایی و بدست آوردن سیاست های کاری و اداری یک نهاد کرده اند  که اولین ضرر آن محروم کردن مخاطبانشان از هنر خودشان است که آنها را از دنیای موسیقی و دل مشغولی های خود دور کرده است .همین تجربه گران بهاست که باعث سرپا بودن این خانه است وگرنه اگر بی تجربگی و خامی وجود داشت امروز معلوم نبود اصلا خانه ای بود یا نه .بپذیریم که نابود کردن از ساختن بسیار راحت تر است و متاسفانه ما برای ویران کردن مستعد تریم تا برای سازندگی راه و رسم تخریب را بهتر از ساز و کار تعامل می دانیم .

موضوع دوم

هیچ نهادی و هیچ مجموعه ای نمی تواند ادعا کند که بدون ایراد و بدون ضعف است مطمعنا خانه موسیقی هم از این قاعده مستثنی نیست .

هیچ کس نمی تواند نپذیرد که خیلی از منتقدین خانه موسیقی از موزیسین های با سابقه و شناخته شده ای هستند . نقد این عزیزان نه نتها به خانه موسیقی بلکه به هر نهاد فرهنگی نمی تواند اشکالی داشته باشد موضوعاتی مطرح است که مخالفین و موافقین و بزرگان موسیقی از جزییات آن چه در موضوع های مالی ،مسکن ،شورا ها و …. مطلع هستند که بارها بیان شده است .بنده به عنوان یک عضو کوچک این خانه معتقدم حل اینگونه اختلافات را به خود اهالی خانه و بزرگان و باتجربه های آن  بسپاریم که از طریق گفتگو های دوستانه و نشست های تخصصی بررسی عملکرد خانه موسیقی بتوانند این مشکلات را حل نمایند و حتی اگر با طرح شکایت از طریق مراجع قانونی کمک می شود تا حقایق روشن گردد انجام پذیرد مطمعنا کسانی که ادعایی را مطرح می کنند می دانند که باید برای آن دلیل محکمه پسند داشته باشند و همچنین برای دفاع از خود نیز باید اقدام نمایند خیلی از ما اهالی موسیقی نسبت به مسایل حقوقی اطلاعات کمی داریم چرا که آن هم امری تخصصی است و هرکسی که مسئولیتی را می پذیرد واقف است طرح شکایات و اتهامات پیگرد قانونی دارد .   اما در این میان از دامن زدن به درگیری ها باید پرهیز کرد و حل مشکلات را به اهل آن سپرد مطمعن هستم که اساتید بزرگ موسیقی ما چه در مقام موافق و چه در مقام مخالف از ما کم سن و سال تر ها می خواهند که انرژی و فکرمان را در هنرمون صرف کنیم و به آنها اعتماد کنیم تا تمامی انتقاد ها در فضایی به دور از تشنج به نتیجه برسد با برپایی کمپین و نوشتن طومار و توهین به اساتیدی که سالها با هنرشان زندگی کرده ایم راه به جایی نخواهیم برد . این خانه با تمامی خوبی و مشکلاتش خانه ماست  و جایی است برای آرامش بخشیدن به اهالی موسیقی پس ابتدا باید خودش آرامش داشته باشد . این آرامش را از خودمان و خانه مان نگیریم .

آرش قاسمی

وابسته یک کانون مدرسان خانه موسیقی ایران

Leave a Reply

Your email address will not be published.