عاطفه احمدزاده: وقتی موسیقی پاپ گوش می کنید کدام جنبه  اثر برای شما در درجه اول اهمیت قرار دارد؟ ملودی؟ تنظیم؟ و یا ترانه کار؟ اگر فرد اهل شعر و ادبیاتی هستید و کلامی که در بطن یک موسیقی می شنوید برایتان اهمیت دارد، مخاطب این مطلب شمایید.

این موسیقی است که به کلام جان می بخشد و یا شعر است که باعث حیات یک اثر موسیقایی می شود؟ افراد با دیدگاه های مختلف به این سوال پاسخ های متفاوتی می دهند و این پاسخ به میزان گرایش فرد به ادبیات و یا موسیقی بستگی دارد، چرا که موسیقی و شعر هر کدام به تنهایی مبحثی تخصصی، مستقل و زنده هستند. اما شاید بتوان گفت این دو در کنار هم موجب شکل گیری اثری با عنوان "موسیقی با کلام" می شوند که سال هاست بیان گر عاشقی ها، شوق ها، تنهایی ها و بغض های آدمی بوده است و از همین رو اهمیت هیچ کدام را نمی شود نا دیده گرفت. اما مسئله ای که همواره وجود داشته این است که عموما مخاطب عام تمرکز کم تری روی کلامی که می شنود داشته است و این مسئله از جهتی موجب شد در طول سالیان از اصالت شعرها و ترانه هایی که اجرا می شوند کم شده و به تدریج سطح سلیقه مخاطب افت کند، به طوری که بعضا آثاری ضعیف و حتی دارای مشکل دستوری توسط خواننده های مطرح اجرا می شوند؛ و از جهت دیگر موجب نادیده گرفته شدن نقش اساسی ترانه سرا در شکل گیری یک اثر خوب  شد. این روند به شکل عمل و عکس العمل همچنان ادامه دارد، به این معنی که ترانه های ضعیف اجرا شده سطح سلیقه مخاطب را پایین می آورند و وقتی ترانه ای قوی اجرا می شود از طرف مخاطب آسیب دیده پذیرفته نمی شود و در نتیجه تقاضا برای ترانه های سطحی بالا می رود. در ادامه ی این مسیر با سیل ترانه سراهای تازه قلم مواجه شدیم که البته این مسئله به خودی خود نه تنها بد نیست بلکه نشان دهنده علاقه مندی بالای قشر جوان است. اما باید این سوال را پرسید که آیا تنها داشتن علاقه و ذوق و قریحه برای نوشتن ترانه، آن هم در موسیقی حرفه ای کافی است؟ قطعا خیر!

ادامه دارد…

Leave a Reply

Your email address will not be published.